ملّا محمدتقی مجلسی می گوید: شش ماه قبل از مرگ شیخ بهایی، به همراه او برای زیارت قبر بابا ركن الدین به قبرستان تخت فولاد رفتیم. در كنار قبر بودیم كه شیخ بهایی صدایی از قبر شنید كه: «شیخنا در فكر خود باش!» او به ما نگاه كرد و گفت این صدا را شنیدید؟ گفتیم: نه. شروع به گریه كرد و متوجّه مرگ و آخرت گردید. پس از اصرار زیادی كه به او كردیم تا ما را از آنچه شنیده است خبر دهد، فرمود: خبر شدم كه خود را برای مرگ آماده كنم. شش ماه پس از این خبر، ایشان فوت كرد و من به همراه پنجاه هزار نفر دیگر بر او نماز گذاردیم.
[ سفینة البحار، شیخ عباس قمی، ج 1، ص 114 ]
:: برچسبها:
روایت ,
داستان ,
حدیث ,
اخلاقی ,
,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0